بسم الله الرحمن الرحیم

 

 

روزمیلاد بزرگ بانوی کربلاحضرت زینب سلام الله را اول به حضرت صاحب الزمان عجل الله وسپس به تمامی کسانیکه بربالین بیمار

خدمت می کنند ،تبریک می گویم.

هموطن ،من ترا برخود ترجیح می دهم.بامن مهربان باش.


 

 

                    بسم الله الرحمن الرحیم 

 

از یک سالگی اجبارا  تا پیش دبستانی حتی در تابستونا مهدکودک فرستادم.سرویس همیشه دم در بیمارستان تحویل میداد دقیقا موقع تحویل جوری بودکه مغازه ی اسباب بازی ی کنارش واقع شده بود.

طبق یک عادت نانوشته و اون اتفاق ناگوار(تصادف) شروع می کرد به تقاضای اسباب بازی.همیشه چیزی را که می خواست نده نداشت و من بهش میگفتم بریم هر وقت ایشون آورد بیاییم.بلافاصله دست روی یک اسباب بازی دیگر می گذاشت و همان را می .تقریبا این یک شگرد شده بود که تا اون اسباب بازی موردنظر تهیه نمی شد ایشون وسایل دیگری را ازمن طلب می کرد وحرفش این بود که اونو نمیخوام اینو میخوام (الکی)

حتی الان که ماشالله مردی شده کلی برنامه ریزی می کنه بره فلان بلوز ازفلان مغازه که چندبار رفته بود و از آن خوشش آمده کنه.اما میره و با یک دو تا لباس غیر آن چیزی که مثلا یک ماه نقشه شو داشته میاد.

درجواب (خانم یا آقای خواننده) من نگرانم نکند باز تاریخ درحال تکرارباشد و گزینه زیر میز را نگه داشته تا انحلال برجام و آن وقت رونمایی کند.مسبوق به سابقه هست .نکند فرد موردنظر فاکتورهای لازمه را ندارد و ترس مخالفت ما وی را وادار به سکوت کرده باشد.امیدوارم سرکارنباشم.بقول رفیق شفیقم بازنشسته باشم.


 

 

                 بسم الله الرحمن الرحیم

 

آقا ما تجربه داریم .

ما در طول 8 سال جنگ نابرابر از همینا که الان رزومه شاهکارهاشون دارد .

گوش فلک را ,کر می کند چه چیزها که ندیدیم.حالا مجدد برای دومین بار

داریم از این ها می بینیم.می گویند گران کردیم چون نرخ کرایه های حمل

بار گران شده است.اولا هم او که کرایه را گران کرده وهم تو غلط اضافی

است که می کنید .فرض بنزین 1000 تومن را 3000 می خری که نمی

خری.سهمیه داری.دوم مگر دونه دونه وسایل را دریک ماشین به تنهایی

حمل می کنی؟شما چندین کارتن تخم مرغ را مثل قبل حمل می کنی اگر

مقداربنزین مصرف شده را روی کل بار سرشکن بکنید شاید دونه ای یک

تومن (10 ریال) بیشتر نیوفتد.بعدنامسلمان تو روی تک تک تخم مرغها 200

تومن .روی گوجه فرنگی رو کل اجناس نزخ تغییرمیدهید؟گیرم که ما زیرفشار

له بشویم وصدامون هم بجایی نرسید توبا وجدانت چکار می کنی؟


 

 

                                بسم الله الرحمن الرحیم

 

لباس مجلسی اول باید به دل خودم بشینه.یعنی وقتی می پوشم خودم راحت باشم

و خوشم بیاد.ربطی هم به قیمتش ندارم.ممکنه خیلی گران نباشه.اما توی انتخاب

رنگ ومدل حتما دقت میکنم.ممکنه 10 تامغازه را گزنکنم اما حتما سرمدل و رنگ تامل

میکنم.پسرم بشدت به اظهارنظرم درمورد رنگ ومدل اهمیت میدهد. گاهی شده

نمونه پارچه را از بزار گرفته تا من نظرقطعی بدهم.جدیدا یک کت وشلوار بدون نظر من

دوخته البته را گفته بود اما درمورد دیدن پارچه ,فقط گفت آبی.ماشاءالله بشدت

بهش میاد .دیشب مجدد پوشید و یهو به دلم افتاد اون پارچه آبی که چندسال پیش

م را بدوزم باهاش ست بشوم.گفت نه مامان ممکنه توی عروسی یه ست دیگه

بخرم.من تاحالا بجز رنگ سبز وشیری ونقره ای تومجالس رنگ آبی نپوشیده ام.شاید

ندوختم.اما مصمم هستم یک لباس جدید بگیرم.آخه دوتا جاری های ماقبل من پسر

ودختر شان را جشن عروسی دارند.درعقد ما بی خبربودیم .حالا من به هزار دلیل و

برهان شوهر را راضی کردم که عیب نداره هول بودن و اولین عقدشون بوده بهرحال

این جاری ها اگر قدر این همه حمایت منو بدونند بد نخواهدشد.بدانیدوآگاه باشید یک

جاری برابری می کند با 10-12 تا خواهرشوهر ناقلا.اول دی  و اول بهمن .دعاکنید برف

و باران نبارد.طفلکیا سردشون میشه.


                   

                       بسم الله الرحمن الرحیم

 

 

همیشه فکرمیکردم هرگز نمیتوانم کسی که مرا اذیت کرده را

براحتی بدون قصاص ببخشم.اما ازوقتی گردپیری برسرم نشسته

انگار ضدضربه شده ام.نه بغضی نه نفرتی هیچی .فقط یک حجم

خستگی مفرط برپشتم فرودآمده.برخلاف جوانی که دائم درتنش

وناآرامی بودم یک حال سبک درمن بوجودآمده.دوست دارم تمام

دنیارا ببخشم.


بسم الله الرحمن الرحیم ازپشت پنجره ی کوچک اتاق که بیشتربه دریچه شباهت داره.بیرون را نگاه می کنم قطرات باران بایک خوشحالی فرو می ریزند توگویی اون بالا دغدغه هاشون زیادشده و تصمیم گرفتند دلمان را شادکنند و ازدست پیامک های وقت و بیوقت اداره برق که هشدارقطعی می دهند خلاصمان کند.ابرها از اینهمه آه وناله ی مستمندان آبرومند به تنگ آمده واشک ریزشان هستند. همزمان دارم به باخت دیشب بارسا فکر می کنم.گوشم درحال شنیدن پرسش وپاسخ خبرنگاربا دخترفراری است.
بسم الله الرحمن الرحیم دنیای عجیبی است . زمانی چپ دستی لااقل درکشور خودمان جرم ومطرود بوده . معلمان با دانش آموز چپ دست برخوردهای فیزیکی انجام می دادند.اما عقربه ها چرخیدند وچرخیدند و اکنون ماشاهد نامگذاری روز چپ دستان ،آنهم نه در یک کشور بلکه درجهان امروز 22 مرداد مقارن با 13 آگوست را روز جهانی چپ دست نامگذاری شده است چپ دستان مشهور جهان وایران: 1-کریم باقری 2-نوشادعالمیان 3-فرهادقائمی4-محسن تنابنده5-لاله اسکندری 1- مهاتماگاندی 2- آلبرت اینشتین
بسم الله الرحمن الرحیم ماهها بود مادرم را از دوقدمی ندیده بودم . دیدمش اما بافاصله 2متریکه مبادا من آلوده باشم وبه مادرم منتقل کنم.دیروز هم فاصله رو تاحدودی باهمه رعایت کردم بمحض ورود چادر وماسک بیرون محوطه خانه گذاشتم .رفتم دست و صورتمو شستم و بعداومدم مهمون بازی.تازه فهمیدم در اپارتمانها پروتکل ضد کرونا قابل اجرانیست.خونه هایی که اول سالن و آشپزخونه است و دسشویی ته خونه .این پروتکل یعنی هیچ.چون شهریور تولد خواهرزادم بود ومحرم هم تقارن داشت .
بسم الله الرحمن الرحیم وای همین الان یه چیزی یادم اومد .گفتم اینجابنویسم و شما هم شاهد. من اصلا فکرنمیکنم یا اگرهم فکر میکنم چرا یادم نمی‌ماند؟.فکرهای من همش کاره.شماچه فکرهایی می کنید؟به تحقق آرزوهایتان؟من ازفکرکردن به بعضی چیزها می‌ترسم.یعنی آنقدر کار برای خودم می‌تراشم که وقتی برای فکر نماند.اگرهم قراربه یادآوری باشد به جمع های دوستانه دوران دانشجویی می پردازم.به خوشی های ولو اندک زندگیم. پسرم خیلی منطقیه .اگر مشکلی برایم پیش بیاید بهترین رفیقم هست
بسم الله الرحمن الرحیم خیلی عصبانیم ازخودم ، از عملکردغلطم .یعنی درحد انفجار عصبانی‌ام. چرا اینجور وقتها هیچکس ندارم؟مثل برق دارم مرور میکنم کیا الان میتونن باشند ونیستن؟چرا من براهمه شونه‌ام؟چرا انقدر اعتمادبه نفسم پایین اومده؟کی؟کی؟ خدایا اومده بودم اینجا را منفجرکنم ولی رفتم سراغ حافظ. گفت مقاومت کن ثابت قدم باش.تمام عمر بسم نیست؟ خدایا بابت پسرم ،بابت آرامشش ، بابت مناعت طبعش ازت ممنونم.الحمدالله.
بسم الله الرحمن الرحیم آدمها می آیند و تو میمانی بایک دنیا خیال . خوشبینانه برای پرکردن اوقات تنهایی دوطرفه. مخصوصا خانوما خیلی زود ارتباط میگیریم که صدالبته زود هم رنجیده می شویم. بعضی ها مارا به خدا نزدیکتر می کنند چرا؟ چون اون فاز سرزنش گرشان باعث می شود روزی هزار حمد وثنای خدارا بکنی .چون خدا با اینهمه گناه وخطا وخلف وعده کردنها همچنان ازکنارمون جم نمیخورد. صدبار عذرخواهی میکنی بی منت بی هیچ عقبگردی تورا به آغوش میکشد .
بسم الله الرحمن الرحیم من با گوشی وارد شدن را دوست ندارم.یکی اینکه صفحه ش برام کوچکه دوم بخاطر ارسال اشتباه. امروز یکی از عزیزان به من معرفی کردتا اومدم پیداش کنم دیدم ایرانی -خارجی داره.رفتم پسرمو صدازدم اونم مثل مدیرکلی که آبدارچیش ازش یه کار میخواد ازجابلندشد .تنبل خان تادید یه انقلت آورد و از آنجایی عادت ندارم یک درخواست را دوبار تکرارکنم و میدونه بهم می ریزم .رفت به فیلترقبلیمو دیدبزنه ، بازکرد و خداراشکر نوشته وصل .حالا این منم پیروز وخوشحال
بسم الله الرحمن الرحیم مدتی گوش بفرمان شدیم نتیجه اش فقط تلخی بود وبس. بقول دوستی این زندگی مثل پرده‌ی سینماست . تاحدودی درست گفته بود. منتهی بعضی درنقش های متنوع ایفایبازیگری می کنند.بقول ضرب المثل معروف (چون به خلوت می روند ؟؟؟؟؟؟)روی سخنم با آن بعضی هاست که آنقدر غوطه ور نقش های بیشمارند.گاهی یادشون میره .ما ممکنه رانندگی بلدنباشیم اما ،دور زدن حالیمونه.پیاده هم میشه دور زد. موی سپیدرا فلکم رایگان نداد این را به نقد جوانی گرفته ام
بسم الله الرحمن الرحیم همه‌روزها بدنبالش شب هست . اما گاهی شب هم تاریک نیست .حتی تمام اطراف تاریک باشد اما چون تو در دلت نوری دمیده یا حس خوبی در دلت درحال جوانه زدن هست تاریکی را حس نمی‌کنی.محرم ماه حزن ودلتنگی سبب خیرشد و چندتا ختم دوستانم دستور دادند.وخودم هم کارهای دستی‌مو مشغول هستم.همه چیز ظاهرا وباطنا خوبست.وقتی ازتلخیهایم برایتان می‌نویسم لازمه از دلشادی و حال خوشم بنویسم.پسرم قرار بود امروز مرا برای همراهی کنداما دلگیرنیستم.میگذارم
بسم الله الرحمن الرحیم دوستت دارم حرف بظاهر راستی است که می شنویم اما اگر خوب دقت کنیم همه ی دوستت دارم ها راست و صادقانه نیست. پشتش عمل نیست .عمل همان دروغی است که پشت حرفای بظاهرقشنگ مخفی مانده.بعداز ماهها و شاید سالها می بینندتون و مدام گفته میشود وای که چقدر دلتنگت بودم.مگر درعصر حجر هستیم؟آدم دلتنگ بایک تلفن یا یک پیامک می تواند جویای حال شود. حال اگر اینکار را نمیکند دلتنگیش را بگذارید پای دروغگویی.مگر میشود دوماه از کسی بی خبرشد و بعدش ابراز دلتنگی
بسم الله الرحمن الرحیم از دوران نوجوانی که بشدت با مادرم مشکل داشتم .پدربزرگم (پدر مادرم)همیشه به من درحضورمادرم نصیحت وار میگفت تو برای مادرت تنها فرزندنیستی ،بلکه تو خواهرشی تو جانشین مادرتی.خلاصه این جملات مجوزی بود در تحکم خواسته هایم.گرچه هرگز نتوانستم درهمان ایام بدست بیارم.اما قدرت ارشدیت من تا آخرین فرزندخانه مهیا بود.سالهاست که جایگاهم توسط برادروخواهرهاودامادهایم محفوظ ماند.اما دراین بین اکثرا بصورت تکر ازمن گله مندبودند که تو بین ما وآن دومی فرق
بسم الله الرحمن الرحیم یک روز اومدطبق معمول منو دایره المعارف میدونه(لابد)چون هرچی سوال باشه مثل بچگیاش باید جواب بدم.گاهی می بینم بدجور منتظره تا جوابشو بشنوه .بهش میگم پسرجان منوچه به این سوال؟قرارنیست همه چیو بدونم.گفت:مامان میشه یکنفر استاد دانشگاه باشه 14سال سابقه دکترای معماری داره یهویی بیایندبگن مدرکت قبول نیست؟سکوت کردم .هی فشار آورد گفتم خب از این جعلی ها که میگن .گفت نه مامان بهش ایرادگرفتن توقیافت به اساتید نمی‎خوره.
بسم الله الرحمن الرحیم خیلی چیزهارو ما نمی دانیم وخوبه دیگرانی که می دانند مارا هم آگاه کنند. خودم نمی دانستم دیواربیرونی منزل هرکسی مشاع خودش هست وکسی حق ندارد پشت دیوار خانه‎ی دیگری مثلا بساط پهن کند یا حتی ماشینش راپارک نماید. یعنی حتی توی ملک خصوصی هم مجاز به انجام کارهایی نیستیم .وبلاگنویسی هم ازجمله تملک هاییست که تابع قانون هست من نمی توانم هر اکاذیبی را نشر بدهم واسمش رابگذارم ملک من.یا با آبروی کسی بازی کنم .
بسم الله الرحمن الرحیم من از آن کشم ندامت که ترا نیازمودم توچرا زمن گریزی که وفایم آزمودی؟ هر روز دونفر درمن درحال نبرد گفتاری وکرداری هستند یکنفر معلم وار خط کش تادیب بدست راه می رود و ابرو درهم می کشد .آن دیگری صبورانه ماست مالی می کند. هرگوشه ای ازخانه حرفی برای تندخویی وجود دارد.آخرشب هردو خسته وله شده بی نتیجه ازیک جدال بخواب می روند. خدایا شکرت که این نزاع درمن بیصدا و بدون عکس العمل بیرونیست .وگرنه دونفر حتما قتلی انجام می دادند.
بسم الله الرحمن الرحیم گاهی چون پیچک بدور احساساتم می‎پیچم که حس جداشدن مرا چون مرغی سرکنده می‎نماید. درچشمانش هیچ حس مهربانی از جهان اطرافش نمی‎بینم.آنقدرغرق این بیگانگی شدم که به صدایش از آن دنیا برگشتم.چگونه و چه بر او گذشته که از جهان وهرچه در او هست این چنین دل بریده؟ نمی‎توانم دنیایش را لمس کنم.درک این حس که،روزی برسد من نیز فارغ از هر دلبستگی فقط نفس بکشم برایم تلخ است. دنیای من ،جهان اطراف من پراست از دوستی ها و دوست داشتن ها.بنظرم کسی تا این حد بی
بسم الله الرحمن الرحیم نوشت وای پدر رفت!!!!!!!!!!!!!!! از لحظه ای که نوشت رفتم توفکر.خدایا اینکه رشت هست وبعدش تمام امروز راهم درحال استوری گذاشتن بود. بعدگفتم خب شاید تا از بیمارستان بیارند نشسته اینارا گذاشته تا شب منتظر موندم یک لحظه بیاید وبه من بگوید مامنتظر جنازه نشسته ایم.نیومد.بشدت ناراحت بودم چون خونواده ی مادری من خیلی زیاد مهربونن. ازحدتصور خارجه .وحالا من .گفتم بذار خودم بهش پیشنهادبدم لابد داغداره یادش نیست به همه خبربده.گفتم عزیزم نام پدرشون
بسم الله الرحمن الرحیم 10سال یکی دوتا کارخونه تو استان ما تولید روغن داشتنداما درهیچ مغازه ای محصولاتشون نبود شاید بازار دست مافیای روغن بوده بهرحال کرونا و حرص وطمع برندهای معروف روغن اگر برای ما سودی نداشت همه ی مایحتاج ما گرانترشد و بعضیاش کمیاب ،اما برای این کارخانه های درسایه بالا آمدند. دراین هنگامه‌ی احتکار روغن های نشان دار روغن هارا توی بازار ریختند. امثال من که تا بهار نبود نمی‌م .الان با ذوق بی نام ونشان هارا می‌خرم تا تودهنی محکمی به امثال
بسم الله الرحمن الرحیم تاکرونا کفن نشود این جهان ،جهان نشود.امروز بشدت هوس بوسیدن خواهرزاده هامو داشتم.میگم بدجور باورکنید. چند روز پیش پسر خواهرم مردگنده‌ی متاهل بادیدنم های های گریست. منم که مثل بچه ها از اشک مردان هول میشم. ازطرفی نمیخواستم بغلش کنم .یا ببوسمش .رعایت فاصله باعث شد. فقط دستمو پشتش گذاشتم یه خورده ماساژ دادم اما زود انگاربرق داشته باشه دستموبرداشتم.میگم عزیزم کرونا تموم میشه .گفت خاله اداره بودم دلم برای مامان تنگ شد براش زنگ زدم گفت برو
بسم الله الرحمن الرحیم توی محل کارم چند نفربودیم که تک فرزندپسر و یکی دونفر تک دختر داشتند.بین همه من تنها کسی بودم که هرگز نگفتم فلان دختر یا فلان کس خوبه عروسم بشه .یعنی اصلا در حدخودم نمی‌دیدم برای پسرم انتخاب کنم.الانم که با اکراه قبول کردم همچنان مرددم.توی دلم میگم نکنه منو سرکارگذاشته .چون اهل پیچوندن پدرش هست .میگم شاید منم برده تولیست سیاه . خواهرانم که قبلا مشتاق بودن به من کمک فکری بدهند.الان انگار مهرسکوت برلب زدن.گرچه اخلاق منو میدونن که کمی
بسم الله الرحمن الرحیم حتما شنیدید هرکسی باد بکارد طوفان درومی‌کند.زمان ازدواج معمولا دوتا خانواده موافق و مخالف حتما داره کم پیش میاید که طرفین بی حرف وحدیث پیش ببرند.درموردمن جاری بزرگ وشوهرش حاکمان وقت،فرمودند برایش بچه می‌شود؟ خوشبختانه مادرشوهر فهیم بنده لب از لب وانکرد چیزی به گوش مانرسید گرچه اگر هم می‌رسید کسی نبودم بخودم بگیرم.ومن اولین سالگرد ازدواج مادربودم.بلافاصله همکارم که معرف من بود به من گفت خداراشکر که پسرت دنیا آمد و این دونفر اینوگفته

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

فروش انواع فلزیاب طلایاب وگنج یاب 09196838262 مرکز مشاوره فروش شیاف بکارت تولید محتوا و سئو سایت تاک مارکتینگ پایه طراحی سایت بهار نو دانلود مقاله، دانلود کتاب، دانلود رایگان کتاب رشته مدیریت بازرگانی دانلود آنلاین فایل های الکترونیکی بهترین سایت